قرار داد:

مشاهده کننده ی محترمی که به این وبلاگ تشریف آورده اید. ضمن خوش آمد گویی ، قبل از هر چیز بیایید قرار دادی با هم ببندیم.

بند اول : پیش داوری نکنیم.

بند دوم: تمام مطالب را بخوانیم و بعد قضاوت کنیم. اگر وقت ندارید صفحه را Save و به حال فرصت مطالعه کنیم.

بند سوم:  به دور از هر گونه تعصب اعم از جنسیتی و ...  قضاوت کنیم و اگر چیزی را خلاف عرف حاکم دیدم در مورد آن فکر کنیم.

 

چرا ازدواج؟

 

این یک سوال کلیشه ای است. همه انسان های دنیا می دانند که تنها راه کامل شدن و رفع نیاز های روحی و جسمی و رسیدن به آرامش، ازدواج است.

کل مطلب همین است. چکیده آیات و احادیث و روایاتی که همه آن را می دانند و مکررا در کتاب ها و روایات مختلفی که در مورد ازدواج نوشته می شود به چشم می خورد.

 

نگرش حل مسائل زندگی:

 

ببینید من یک مهندس مکانیک هستم. یاد گرفتم قاطع منطقی و مفید صحبت کنم. اگر بخواهم کلیشه ای صحبت کنم یا آنقدر موضوع را طولانی کنم که طرف با خواندن چند خط اول عطای این نوشته ها را به لغایش ببخشد کار خاصی نکرده ام و صرفا کاری را که بسیاری از سایت ها یا وبلاگ ها  انجام داده اند تکرار کرده ام.

برای من خیلی جالب است که بسیاری از مشکلات زندگی ، با ایجاد تشابه به یک مساله مهندسی  به  لحاظ منطقی قابل عیب یابی ، حل شدن و یا طراحی بهینه است.

سعی می کنم خیلی از مسائل را و نه البته همه ی آنها را با این دید مطرح و حل کنم.

 

دیگاه:

زن سالاری ، مرد سالاری ، ستیزه جویی با جنس مخالف و دیدگاه تعصبی ، تعصب بی جا ، خشکی و خزی در این وبلاگ جایی ندارند.

از خانم هایی که زمان ازدواج آنها رسیده و به دلیل مشکلات موجود ، هنوز موفق به ازدواج نشده اند یا آقایان محترمی که در امر خواستگاری یا عشق خود ضربه فنی شده و شدیدا شکست خورده اند خواهشمندم به دور از تفکرات و تجربیات و خاطرات بد خود به داوری بپردازند و بیایید به هم کمک کنیم تا حتی اگر شده یک نفر از ما بتواند نگرش اشتباهش را برطرف کند. باور کنید اغلب مشکلاتی که در زندگی و خصوصا در رابطه با ازدواج وجود دارد ناشی از دیگاه غلط و اشتباه نسبت به این امر است.

موانع ازدواج برای جوانان امروزی:

بر خلاف خیلی ها که بزرگترین مانع ازدواج را مشکلات مالی و اقتصادی می دانند من بزرگترین مانع ازدواج را مشکل نگرشی و دیدگاهی می دانم.

این مشکل در زندگی به ظاهر مدرن شهری و به خصوص پایتخت بیشتر نمود می کند. چرا که میزان توقعات بالا به خصوص از جانب خانم ها هدف را دورتر و دست نیافتنی تر می کند وکار به جایی می رسد که پسر جسارت پا پیش گذاشتن را از دست می دهد.

اگر خانمی نظر یک پسر را برای امر ازدواج جلب کند یک سری موارد هسنتد که باعث می شوند پسر جرات نکند که پا پیش بگذارد.

خلاصه این موارد خلاصه می شود در ترس شنیدن جواب نه از جانب خانم .

شاید بگویید مردی که جسارت و اعتماد به نفس ندارد به درد نمی خورد. ولی باور کنید همه چیز به همین نه شنیدن ساده ختم نمی شود.

این "نه" ، این "جواب منفی"   که یک کلمه هم بیشتر نیست به سان یک تیر دو شعبه است که یک نوک پیکان آن را با تیزاب سلطانی و زهر آغشته اند و شعبه دیگر را آنقدر گداخته اند که سرخ شده است.

می خواهید بدانید چرا این نه انقدر ریسک مشکلی است؟

حس پسر ها بعد از شنیدن جواب نه چیست؟

این نه دو مضرت برای پسر دارد:

1-      برجک او شکسته شده و بدون اینکه فاصله ای را که چانه اش تا زمین می پیماید تا به زمین برخورد کند متوجه شود ناگهان می بیند چانه اش به زمین چسبیده و چشمانش سیاهی می رود. و وقتی بر می خیزد سرگیجه و گنگی مبهم تا مدت ها با او همراه خواهد بود. و وقتی به خودش می آید حس می کند انبوهی از نیزه ها دارد به مغزش فرو می رود.

نفس هایش سینه اش را می سوزاند. مثل اینکه شعله ای در سینه اش روشن کرده باشند. آهنگ و ریتم شنیدن این پاسخ مدام در گوشش اکو می شود. می خواهد فریاد بزند ولی جایی پیدا نمی کند. می خواهد گریه کند ولی این برای مرد افت دارد. اگر کسی ببیند که دارد گریه می کند آبرویش می رود. اگر والدینش بفهمند خوب بچه خود را می شناسند و اگر موضوع را بفهمند حسابی آبرویش می رود.

 

2-      مهمتر از همه اگر مجددا و مجددا از خانم مورد نظر این جواب را بشنود به معنی این  است که برای همیشه او را از دست داده و حالا باید به انتظار بنشیند تا شخص دیگری همسر او شود و این جانسوز ترین درد برای یک عاشق است.

 

خواهشا نفرمایید امروزه دیگر عشق وجود ندارد " بگوییم عشق همیشه وجود دارد" این خلقت و خواست خداست و ابدی است. دشمنان خدا و بشریت این را وارد ذهن ما کرده اند که دیگر عشق وجود ندارد و دوره آن به سر آمده. آنها می خواهند احساسات ناب انسانی را پایمال کنند و شهوات حیوانی و مادیات را جایگزین آن کنند.

می گویند خانم ها از آقایان احساسی ترند  ولی این احساسی بودن مربوط می شود به قضاوت و داوری و تصمیم گیری خانم ها که احساسی صورت می گیرد. ولی شک نکنید اگر پسری با عشق و صداقت پا پیش بگذارد در نتیجه شکست این اقدام و شکست عشقی خیلی بیشتر از یک خانم به لحاظ عاطفی و حسی لطمه می بیند. بطوری که یک مرد هیچگاه لحظات تلخ شنیدن جواب منفی را فراموش نخواهد کرد و به شدت متاثر خواهد شد. ولی برای خانم ها چون کمتر پیش می آید که نیاز به خواستگاری پیدا کنند این مورد معمولا پیش نمی آید. برای آنها اغلب چند کرشمه کافیست تا پی ببرند که دل طرف را برده اند یا نه.

خیلی کم دیده شده که بدون پا پیش گذاشتن پسر حس علاقه به شکل عمیق در یک خانم شکل بگیرد. و کلا می شود گفت پدیده شکست عشقی در خانم ها کمتر نمود پیدا می کند. نه این که نباشد ولی خیلی کم است.

 

مهمترین عوامل بازدارنده پسرها برای پیشنهاد ازدواج به شرح ذیل است :

1-      خانم فوق العاده زیباست یا بالعکس

-          در حالتی که خانم فوق العاده زیباست. اولین فکری که به سر پسر خطور می کند این است که ای امان دختر به این قشنگی انقدر اطرافش پسرای باحال تر از من هستن که اصلا ما رو به حساب نمی یاره. احتمال اون دو مضرت هم که خیلی بالاست. تازه کی می تونه بره جلو به این خانم حرفی بزنه و گند نزنه و سوتی نده...

 

2-      خانم خواسته یا ناخواسته شاید هم اصلا موضوع مهمی در کار نباشه ، ولی  یک جا یا چند جا با یک یا  چند پسر در جایی مثل اطراف دانشگاه یا محل  چندین بار به چشم می خوره که اتفاقا خیلی هم به نظر می رسه با طرف گرم گرفته .

پسر اینجا دودوتا چهارتا می کنه و حدس می زنه یا طرف از اون دسته دخترای بلا نسبت جلفه که تو زندگیش پسرای زیادی هستن یا اینکه فکر میکنه طرف نامزدشه یا اینکه ای بابا این خانم زیادی روشنفکرن و به درد من نمی خورن.

با توجه به اینکه حداقل 75 درصد پسرا چنین تفکری دارن و از 25 درصد باقیمانده که به قول معروف استاد مخ زدن و راضی کردن یا " خانوم ب ا ز ی" هستن هم برای ازدواج دنبال دختر آفتاب و مهتاب ندیده هستن ، خوب خانوم این طوری طیفی از خواستگارهاش رو از دست میده. پس بهتره بیشتر رعایت کنه .مگر اینکه واقعا بخواد این تیپی زندگی کنه که اونوقت گزینه هاش محدودتر می شن و احتمال پیدا شدن مرد وفادار و پایبند به زندگی توی این گروه نه صفر ولی خیلی خیلی خیلی کم می شه.

 

3-      دختر خانوم از شانس پسر دارای اوضاع مالی خانوادگی یا فردی بهتری هستن.

ذاتا خانومها اتوماتیکلی با این چیزا دورو بر خودشون سیم خار دار می کشن. و دسترسی به این خانوما به نظر پسر مثل یک میدان مین پر سیم خار داره . خیلی هم سخته که خانم بتونه صداقت دوست داشتن پسر رو تشخیص بده و هم اینکه پسر میترسه بعدا نتونه توقعات خانم رو بر آورده کنه...

 

4-      خانم خیلی قد بلندن و پسرا یا هم قد ایشونن یا در محضر ایشون احساس حقارت می کنن.

5-      خانوم  موند بالا جلوه میکنن. با اینکه از طبقه پایین یا متوسط جامعه هستن. مثل مایه دار ها لباس می پوشن. با بچه پولدار های دانشگاه و یا اجتماع می گردن. به پسرهای هم سطح خودشون توجهی نشون نمی دن. مشخص هست که سعی می کنن سر پسرهای پولدار و خوشتیپ و قیافه رقابت کنن. برای جلب توجه اونا هر کاری ممکنه بکنن.

خیلی ها شون هم آخر سر توسط این پسرا فریب می خورن و سر خورده می شن. پسرهای معمولی گاهی افسوس این دخترا رو می خورن  و گاهی براشون دعا می کنن که مورد فریب و سوء استفاده بچه مایه دارها قرار نگیرن. که معمولا هم می گیرن.  خوب اینجا هم پسرا جلو نمیرن. چون لااقل یه چیز رو مطمئن هستن و اون اینه که توقع خانم بالاست. اگر پسره در اینجا کلی هم اعتماد به نفس داشته باشه قاعدتا نازکشی تیپ 3 رو ترجیح می ده چون می دونه طرف الکی جلو باد خزینه ننشسته!

 

6-      ظاهر خانم به توقعات ایشون نمی خوره ...

7-      طرف خیلی تو دسته یا برعکس انگار آسمون تپیده اون افتاده. مشخصه کمبود داره و ببخشید سریش هستش. معمولا این تیپ دخترا حال پسرا رو به هم می زنن. به نظر من هر چیزی منطقی و متعادلش خوبه.

8- ترکیبی از موارد بالا که می تواند شرایط را بدتر کند.